کپی رایتر کیست؟ کپی رایتینگ چیست؟
تا به امروز این نوشته بارها خوانده شده و بارها از آن کپیبرداری یا الهام گرفته شده است. حرفۀ کپیرایتینگ اساساً با خلاقیت و نبوغ عجین است و طبیعتاً کسی که دست به کپی میزند، پیش از هر چیز مشغولِ فریب دادنِ خودش است نه دیگری. آنچه میخوانید معرفی خلاصهای است از حرفۀ کپیرایتینگ که پیشتر در وبلاگم منتشر شده است:
کپی رایتر کیست؟ کپی رایتینگ چیست؟
کپی رایتر کیست؟ کپی رایتینگ چیست؟
اینها سؤالاتیست که بهمرور بیشتر و بیشتر خواهیم پرسید. ممکن است همین حالا خودمان خواهانِ پاسخِ این پرسشها باشیم.
کپی رایتینگ چیست؟
کپیرایتینگ یعنی چه؟ من از طرفدارانِ دریافت و تعریفِ شهودیام. بنابراین نخست تعریفِ شهودیام را میگویم:
کپی رایتینگ یعنی قدرتِ بهرهگیری از کلمات برای متقاعدکردنِ مشتری.
اگر از مشتاقانِ تعریفِ شهودی نیستید، خوب است چند تعریفِ دیگر برایتان بیاورم.
فرشید شهیدی -کپیرایتر- در جوابِ سؤالِ کپی رایتر کیست؟ کپی رایتینگ چیست؟ مینویسد: کپیرایتینگ یعنی کشف «پیام اثرگذار» و سپس ایدهپردازی برای رسیدن به «زبان و بیانی» که این اثرگذاری را به حداکثر برساند.
علی شهبازی -کپیرایتر- در مقالهای به کپی رایتر کیست؟ کپی رایتینگ چیست؟ مفصلاً پاسخِ داده است. او میگوید: کپیرایتینگ ترکیبی است از فن نویسندگی و علوم بازاریابی و فروش و کپیرایتر کسی است که برای افراد، شرکتها، برندها و یا هر مجموعهای که قصد ارایه کالا یا خدمات داشته باشد، مطلب مینویسد.
کمی سخت شد، نه؟ پیشنهاد میکنم به همان پاسخِ شهودی برگردیم: کپیرایتینگ یعنی بهرهگیری از کلمات برای متقاعدکردنِ مخاطب.
مخاطبِ کپیرایتر دایرۀ وسیعی از مردم را تشکیل میدهد. بهبیانِ درستتر همۀ مردم مخاطبِ کار کپیرایتر هستند. هر محتوایی که در طول روز میبینید موضوعِ کار یک کپیرایتر است: از نوشتههای تابلوهای اعلانات گرفته یا نقشهها، بیلبوردها، بروشورهای تبلیغاتی، هشدارها و….
منظور از بهرهگیری از کلمات چیست؟
باور کنید کلمات مهمترین خلقِ بشر است؛ خلقی مهمتر از کشفِ آتش. اگر بعد از کشفِ آتش، راهی برای گفتگو و انتقالِ پیاممان پیدا نمیکردیم، از بیهمدمی و نفهمیدهشدن دقمرگ میشدیم.
کلمات اساسِ هر علم را میسازند. اما کارکردشان در تبلیغات چیست؟ شما میتوانید بهشیوۀ سنتی، با بنرهای تبلیغاتی فیزیکی یا دیجیتال چشمِ مخاطب را از کاسه در بیاورید اما تبلیغاتِ موفقی نخواهید داشت.
همسخنی با مشتری، کاشتنِ بذرِ اثرگذاری، وفاداری و تبلیغاتِ بیهزینه است. این کار کپیرایتینگ است.
کپیرایتینگ هنرِ بهرهگیری درست از کلمات برای جلبِ نظرِ مشتریست. کپیرایتینگ مهارتیست که بنگاههای کوچک یا بزرگِ تجاری میکوشند با استفاده از آن، روی دغدغههای ذهنی، نیازها و مطلوبهای مشتریِ بالقوه تمرکز کنند. اگر در شیوههای سنتی فریاد میزدیم «بدو بدو اینورِ بازار» در بازاریابیِ مدرن میکوشیم با مردم حرف بزنیم.
اگر در شیوههای سنتی ما فریاد میزدیم «بدو بدو اینورِ بازار» در بازاریابیِ مدرن بهکمکِ یک کپیرایتر میکوشیم با مردم حرف بزنیم. چیزی به دانستههایشان اضافه کنیم، حسِ درکشدن به آنها منتقل کنیم و جزئیاتِ جذاب را انگولک کنیم.
پس از این مرحله، صحبت کردن دربارۀ یک محصول یا خدمت آسانتر میشود. نتیجتاً سرعت و قدرتِ اثرگذاری بیشتری در اختیار خواهیم داشت.
کپی رایتر کیست؟
کپی رایتر یعنی چه؟ حالا که میدانیم کپی رایتینگ چیست، میتوانیم راحت کارِ کپیرایتر را حدس بزنیم. کپیرایتر، نویسندهای است که بهقصدِ بازاریابی مؤثرتر و فروشِ بیشترِ محصول/خدمات، محتوای مفید تولید میکند.
اما این تعریفِ جامعی از یک کپیرایتر نیست.
کپی رایتر باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
اگر بخواهم فهرستی مختصر و بدونِ شرح فراهم کنم، چنین چیزی از آب در میآید:
- - داشتنِ دریافتِ شهودی
- - خلاقیت
- - شناخت نسبی بازار مصرف
- - مهارت در نویسندگی
- - تخصص در زبان و ادبیات جامعۀ مصرف
- دایرۀ واژگانی وسیع (کسی که کم کلمه بلد است، بهتکرار میافتد)
- - شناختِ دقیق و درستِ محصول/خدمتی که قرار است دربارهاش بنویسد
- - شناختِ دغدغههای ذهنی بازار مصرف
- - شناختِ نیازهای روز بازار مصرف
- - شناختِ رسانه
- - داشتنِ مهارتِ انتخابِ درستِ رسانه (بستر یا ظرفِ محتوا)
- - مهارتِ SEO
- - مهارتِ بازاریابی
- - شناختِ ابزارهای مختلفِ تولید محتوا (از جمله عکاسی، تولید ویدئو، تصویربرداری و…)
قطعاً میتوان به این فهرست چیزهای زیادی افزود. سعی میکنم بهمرور این متن را اصلاح و بهروزرسانی کنم. این خیلی مهم است. کپی رایتر باید در جریانِ دگرگونیهای روز باشد و بداند کی، کجا و چطور از چه چیزی حرف بزند.
بهخاطر داشته باشید مهمترین نکته در کارِ کپیرایتینگ «شناختِ تغییرات بازارِ مصرف» است. ما باید در جریانِ دگرگونیهای روز باشیم و بدانیم کی، کجا و چطور از چه چیزی حرف بزنیم.
بسیاری اوقاتِ شناختِ بزنگاهها اسبِ تیزتازیست زیرِ پای کپیرایترها و برندهای تجاری.
توصیه: اگر میخواهید یک کپیرایتر باشید، توصیه میکنم دورههای استراتژی محتوا یا بازاریابی درونگرا یا کپیرایتینگ را بگذرانید. سایت متمم دورۀ استراتژی محتوا را برگزار میکند که کاربردیست.
کپیرایتینگ به درد چه نوع کارهایی میخورد؟
کاربردهای کپیرایتینگ چیست؟ همه نوع حرفهای میتواند از کپیرایتینگ در مسیرِ برندینگ بهره ببرد. اگر یک هنرمند هستید، داشتنِ مهارتِ کپیرایتینگ در برندیگِ شخصیتان اثربخش خواهد بود. اگر صاحبِ یک بنگاهِ تجاری کوچک یا بزرگ هستید، حضورِ یک کپیرایتر تا حد قابلِ قبولی روی فروشتان اثرِ مثبت میگذارد.
فروشِ بیشتر، تبدیلِ مشتری به تبلیغکننده، برندسازی (خلقِ هویت و شخصیت برای یک بنگاه تجاری) و برانگیختنِ احساسات در مشتری از کلیترین کاربردهای کپیرایتینگ است.
چه کسانی میتوانند کپیرایتر باشند؟
این یک سؤالِ کلیست و من از سؤالاتِ خیلی کلی فرار میکنم! ولی میتوانم بگویم: نویسندگان، میتوانند کپیرایترهای خوبی باشند.
همۀ نویسندگان؟ نه، قطعاً نویسندگانی که مهارتهای لازم را ندارند هرگز کپیرایترهای خوبی نخواهند شد.
نویسندگان کپیرایترهای خوبی میشوند، اگر مهارت کسب کنند.
نویسندگان مزیتِ آشنایی با زبانِ فارسی و اصول را دارند. ادا در نمیآورند و اگر واقعاً نویسنده باشند، لحن، ادبیات و قدرتِ اثرگذاری کلمات را میشناسند.
بنگاههای هنری فرهنگی و کپیرایتینگ
پیشتر مختصراً دربارۀ اهمیتِ کپیرایتینگ و بازاریابی محتوامحور در کسب و کارِ هنری-فرهنگی نوشتهام.
بعدها هم جزئیتر دربارۀ کپیرایتینگ در نشر و آثارش در برندینگِ ناشران خواهم نوشت.
سفارش کپی رایتینگ
به خدمات کپی رایتینگ نیاز دارید؟ میتوانید با من تماس بگیرید.
آشنایی بیشتر با کپیرایتینگ و نقش کپیرایتر
برای آشنایی بیشتر با حرفۀ کپیرایتینگ میتوانید این سلسله نوشته را دنبال کنید.